FATF چیست ؟
FATF یک قرارداد نیست، یک سازمان بین دولتی است. « گروه ویژه اقدام مالی» (Financial Action Task Force – FATF) در سال 1989 به ابتکار کشورهای عضو گروه «جی 7» تشکیل شد تا بررسیهایی درباره وضعیت قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مختلف مالی را در سرتاسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یک بار خود به اطلاع کشورهای عضو برساند تا این کشورها بتوانند ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مالی هدف را بررسی و در مورد سرمایهگذارانی که به «کشورهای مشکوک» میروند احتیاط کنند.
در این زمان، گروه ویژه اقدام مالی، تنها 16 عضو رسمی داشت و وظیفهای که برایش در نظر گرفته شده بود این بود که روند پولشویی در دنیا را بررسی کند، در سطح ملی و بینالمللی بر نحوه اجرای قوانین و فعالیتهای مالی کشورها نظارت و استانداردهایی برای مبارزه با پولشویی طراحی کند. مقررات مبارزه با پولشویی شامل قوانینی است که اشخاص و شرکتها را موظف میکند در مورد نحوه کسب درآمدشان به دولتها توضیح دهند، از این راه، پولهایی که از راههای نامشروع، مانند قاچاق، رشوه و تخلفهای مالی به دست آمده است، برای ورود به بازارهای مالی با دشواری بیشتری رو به رو میشود و سلامت نظام مالی و اقتصادی قابل تضمینتر خواهد بود.
در سال 2001 بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر به برج های مرکز تجارت جهانی در نیویورک، یک وظیفه دیگر هم به عهده کارشناسان سازمان گذاشته شد و آن اینکه «بازارهای هدف برای سرمایهگذاری را از نظر وجود امکان تامین مالی تروریسم» بررسی کنند. کارشناسان FATF بر اساس گزارشهای رسمی کشورهای مختلف از جمله در مورد شفافیت مالی، قوانین مالیاتی و مانند آن نظرات مشورتی خودشان را در مورد میزان ریسک سرمایهگذاری در آن کشورها اعلام میکنند که مورد استناد سرمایهگذاران بینالمللی قرار میگیرد. FATF در مورد پولشویی 40 توصیه و در مورد تامین مالی تروریسم 9 توصیه دارد که بر اساس آنها کشورهای مختلف را بررسی و ردهبندی میکند.
توصیههای این نهاد میتواند از طریق وضع قوانین داخلی توسط کشورها، به اجرا دربیاید و زمینههای پولشویی و تامین مالی تروریسم را کاهش دهد. لیست سیاه بعد از چند سالی و بالا و پایین، سرانجام اولین بار در کتاب مرجع سال 2009 FATF برای کشورها و ارزیابان، معیارهای نهایی بررسیهای FATF معرفی شد، اما از 9 سال قبل از آن، یعنی از سال 2000 میلادی، گروه ویژه اقدام مالی، در گزارشهای سالانهاش، یک «لیست سیاه» از کشور هایی که با معیار این نهاد، پرخطرترین کشورها برای سرمایهگذاری هستند قرارد داده بود.
این لیست سیاه همان لیستی بود که از طرف « سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعهای» یا OECD نیز منتشر میشد و عنوان آن هنوز هم «کشورها و قدرتهای نامناسب برای همکاری» است.
این لیست شامل کشورهایی است که از نظر کارشناسان این سازمان، در مبارزه جهانی علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم همکاری نمیکنند. البته با وجود تمام انتقادهایی که به این لیست وارد بود است، بعد از اجلاس « جی 20» در سال 2008 این نهاد تصمیم گرفت بررسیهایش را دقیقتر و معیارهایش را سختگیرانهتر بررسی کند.
در سال 2009 برای اولین بار، نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاری FATF شد. در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد، در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند، اما ایران در کنار کره شمالی، در جایگاهی حتی بدتر از «لیست سیاه» و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها «اقدامات مقابلهای» انجام شود.۱
تعهدات 41 بندی دولت آقای روحانی بهFATF برخی تصورمیکنند سرنوشتFATFدرمجلس تعیین میشود.درحالی که فقط 4 بند ازاین 41 بند دردستورکار مجلس است وباقی موارد توسط دولت درحال اجراست.
توضیحات کاملتر پیرامون گروه کاری اقدام مالی ( FATF)
کمین نه به کمیته امداد
خبر افطاری کمیته امداد به ۳۰۰ هزار نفر از مردم محاصره شده و جنگ زده غزه ناگهان به خبر اصلی رسانه های فارسی زبان بیگانه چون منوتو و برخی کانال ها تبدیل شد. این اخبار عمدتا با این توضیحات دست به دست می شد که کمیته امداد صدقات مردم ایران را در غزه و برای افطاری فلسطینیان هزینه می کند، آنهم در شرایطی که در ایران بسیاری از مردم به این کمک ها نیازمند هستند و ضرب المثل معروف چراغی که به خانه رواست… را یادآور میشدند.
اما صرف نظر از دشمنی آشکار این رسانههای عمدتا وابسته به دولت انگلیس و حرکت تفرقه افکنانه میان مسلمانان آن هم در روزهایی که غزه تحت شدیدترین حملات و محاصره چند ساله قرار دارد، محل تامین هزینه این اقدام کمیته امداد و اقدامات مشابه در لبنان، عراق و حتی کشورهای آفریقایی، سوال مهمی است که البته حدود دو سال قبل، از آقای فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) پرسیده شده و ایشان نیز پاسخ مبسوطی به این ابهام دادند:
دشمن معاند میخواهد ما را منحرف کند و شما هم بهعنوان یک رسانه مورد اقبال مردم بایستی از حرکتهای درست سازمانهایی مثل کمیته امداد به صورت درست و منطقی حمایت کنید و البته اگر تخلف و خلافی و سیاست نادرستی از سوی ما صورت گرفت، بدون رودربایستی باید نقد کنید و به ما تذکر دهید…
ما شرعاً و قانوناً از صدقه و زکات مردم نمیتوانیم به کسی بدهیم ضمن اینکه علما هم اجازه نمیدهند. اگر هم قرار باشد کمکی صورت گیرد صندوقها جداگانه است، اگر پولی برای کمک به مردم یمن یا فلسطین به صندوق مختص آن ریخته میشود وظیفه داریم برای همانجا هزینه کنیم. ما حتی اجازه انتقال کمکهای مردمی را از یک شهر به شهر دیگر در داخل کشورمان را نداریم، حال چگونه میتوانیم این پولهای مردم را که به نیت کمک به هموطنان خودشان پرداخت میشود به مردم دیگر کشورها بدهیم. اینکه به ما این تهمت را بزنند شیطنت است و این موضوع را قطعاً رد میکنیم؛ هیچ پولی جابهجانمیشود و تمام انفاقهای مردم در داخل هزینه میشود، ما تنها روش خود در کمیته امداد را به کشورهای دیگر آموزش میدهیم.۱
چند نکته در مورد این کمین قابل تامل است
۱_ بر پاکنندگان این کمپین همانها هستند که روزه داری ماه رمضان و نذری دادن در ماه محرم را مسخره می کنند و کمین چهارشنبه های سفید راه می اندازند .
۲ _ بدون شک اعضای این کمپین تا به حال به فقرا کمک نکرده اند ، چطور ممکن است کسی به فقیری کمک کند اما عضو کمپینی شود که تمام غصه اش کمک کردن عدهای به فقرا و محصور شدگان باشد چرا که اعتقاد به کمک به محرومان با پیوستن به کمپین های شیطانی در یک جا جمع نمی شود
۳_ اعضای این کمپین همواره نعره های شان به وطن پرستی بلند است اما همیشه همنوا با دشمنان میهن خود عمل می کند ، آخر کجای دنیا دیده می شود که وطن پرستان سر در آخور دشمن کشور خود داشته باشند . درد بزرگ اینجاست که فقط ایرانی ها را میبینی که علیه کشور خود کمپین های متعدد راه می اندازند تا اوضاع آرام مملکت را ناآگاه کنند و آرامش روان را از مردم بگیرند.
بدون شک اینگونه اعمال شیطانی فقط از منافقینی برمیآید که خار چشمانشان اسلام عزیز است و بس.۲
۲_ عبدی متین
دختری بر دوش دریا
_امداد گر ….
_امدادگر …
_یکی امدادگر رو صدا بزنه…
زنْ خاکی و سراسیمه با سر و صورتی خونین و پاهایی که کم کم بی رمق می شد به سمت امدادگر دوید و فریاد زد:
_ کمک….شما را به خدا قسم، کمک کنید. پسرم تیر خورد.
امدادگر دوید،مادر اما تلو تلو می خورد و چشمانش هنوز به سمت کودک بود که نقش زمین شد؛تا بخواهد آخرین رمقش را جمع کند و خود را از سینه ی زمین جدا، امدادگر بالای سر کودکش رسیده بود.
زن در تمام دنیا زن است. امدادگر و غیر امدادگر ندارد ،مادر و غیر مادر ندارد. زن وقتی برسد بالای سر کودکی با چهره ای آرام و پر لبخند اما روده هایی بیرون ریخته ،امدادگر هم که باشد تنش یخ می زند و دستش می لرزد.
مادر از راه می رسید و رَزان باید کاری می کرد. دستهای لرزانش را به سمت پسر بچه برد و روده اش را جمع کرد و در حالی که کودک را در آغوش می فشرد به زحمت بلند شد و دوید . رمقی نبود نه در پای امدادگر نه در پای مادر ،اما رَزان باید می دوید تا مادر ویران نشود و یک ویرانه بر این همه آوار افزون نگردد.
رَزان اما میان دویدن مکث کرد. مجبور شد مکث کند. کودک را زمین گذاشت تا از کوله پشتی اش باند و ساولن در آورد و پهلوی پاره ی مادری را ببندد. مجبور شد لب پاره ی پیرمرد را بخیه کند .مجبور شد زخم پای نوجوانی را مرحم بگذارد .
رَزان مشغول بود که مادر سر رسید و فرو ریخت همچون آواری که بر سر کودکان فرو می ریزد. بیست و یک سال برای دختران آنقدر زیاد نیست که بخواهند جنازه بر سر دست ببرند و دست و پای بریده جمع کنند.
اما رَزان ماهها بود که خون دل می خورد و زخمه های کاری خصم را می بست.با دستهای خالی آمده بود تا بگوید می شود در مقابل تمام کفر ایستاد.
امروز اما مردهای خان یونس با همان زخم هایی که تا دیروز رَزان بر آن مرحم گذاشته بود پای تابوتی آمدند که خواهرشان را تا ابد با خود می برد. گلوله های بی رحم صهیون و تیر سربی تک تیر انداز یهود فرقی برای زن و مرد ، کودک و بزرگ قائل نیست و امروز نوبت (( رزان اشرف النجار)) بود.
امدادگر بیست و یک ساله . یکی بر سر این همه خصم فریاد برآورد: ((بِأیِ ذَنْبٍ قُتِلَتْ)) یکی فریاد بزند و امدادگر خبر کند.
کسی نیست زخم دل مادرش را ببندد؟امدادگر که نمی میرد.
امدادگر…امدادگر….
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه.
معیارهای حضور در برنامه ماه عسل چیست ؟
برنامه پرمخاطب ماهعسل سالهاست مهمان خانه ایرانیان روزه دار در ساعات منتهی به افطار است و با وجود برخی نقاط ضعف، نقاط عطف درخشانی هم در این سالها داشته است. همچنین، با توجه به ذات گفتگو محور برنامه، همواره نیز با حاشیههایی همراه بوده است.
در روز سهشنبه ۸ خرداد فردی به نام «یاسمن اشکی» با سابقه یک دهه بیماری ناشناخته با علائمی مشابه ایدز را دعوت کرد که به تازگی و بعد از کنترل حداقلی بیماری (به تعبیر پزشک آمریکایی چیزی شبیه معجزه) به کشور بازگشته است.
میهمان برنامه مدعی میشود در ۱۷ سالگی به بیماری «ژنتیکی» ای مبتلا شده که علائمش شبیه ایدز بوده و از ۱۴۰ بیمار مشابه در یک کلینیک آمریکایی، تنها او زنده مانده و به دلیل تشابه بیماریاش با ایدز، «نذر» کرده تا زنده است «مردم ایران» را از خطرات «ایدز» و بیماری های مقاربتی آگاه کند!
او در ادامه از خطر بیماری دستگاه تناسلی میگوید که بعضی از انواعش عامل سرطان است و مدعی میشود یک سونامی خطرناک طی ۱۰ سال آینده زنان و مادران ایرانی را تهدید میکند لذا باید کودکان ایرانی واکسن پیشگیری از ویروس آن بیماری تناسلی را دریافت کنند. به همین منظور، و با همراهی برنامه ماه عسل، بهعنوان یک سلبریتی در حوزه آسیبهای اجتماعی معرفی و از مردم تقاضای کمک مالی میکند.
اما درباره اینکه مهمان برنامه (یاسمن اشکی) ادعاهایی از جنس کمک به مردم ایران به خصوص کودکان و زنان در حوزه آسیبهای اجتماعی و جنسی مطرح کرده است، سؤالاتی وجود دارد که مسؤولان برنامه و شبکه سوم سیما باید به آن جواب دهند تا تجربه ورود سلبریتیها به اتفاقاتی چون زلزله کرمانشاه و موازی کاری با نهادهای مربوطه و تخصصی، تکرار نشود:
۱- معیار دعوت از ایشان به برنامه ماهعسل چه بوده و چه کسی خانم یاسمن اشکی را به برنامه معرفی کرده است؟
۲- گزینشهای برنامه ماه عسل بعد از معرفی و انتخاب خانم یاسمن اشکی چه بوده است؟ آیا در این برنامه فقط به معیارهای احساسی «داستان» هر مهمان توجه میشود یا معیارهای دیگری از جمله صحتسنجی ادعاهای مهمان هم وجود دارد؟ سوابق قبلی شبکه سوم سیما در برنامه ماه عسل و حالا خورشید نشان داده است که هیچ معیار مشخصی در دعوت از مهمان برنامه وجود ندارد، گاهی یک مدل دربرنامه ماه عسل دعوت میشود و گاهی یک خانم به عنوان زلزله زده نیازمند کرمانشاهی دعوت شده که در آخر مشخص میشود وی کلاهبردار بوده است.
۳- مهمان برنامه (یاسمن اشکی) اعلام میکند که در حال آموزش به کودکان ایرانی در زمینه آشنایی با موضوعات جنسی (آشنایی با بدن و …) برای پیشگیری از آسیبهای اخلاقی است. نفس این آموزشها گرچه میتواند حرکت مثبتی باشد اما سؤال این است که ایشان با مجوز کدام نهاد و تحت کدام نظارتها چنین آموزشهایی را انجام میدهد؟
۴- وبسایتها و نهادهایی که زیر نظر این خانم در حال فعالیت در عرصه جلوگیری از آسیبهای جنسی به کودکان ایرانی هستند، مجوز قانونی ثبت شدهای برای فعالیت در ایران دارند؟
۵- مجموعههای زیر نظر خانم اشکی، بر اساس کدام معیار اسلامی و بومی آموزشهای جنسی را به کودکان و خانوادههای ایرانی ارائه میدهند؟
۶- تقاضای این خانم برای کمک مردم به تولید واکسن پیشگیری از بیماری HPV، توسط کدام نهاد پزشکی و آکادمیک در ایران تأییدشده است؟ و چرا باید یک شخص غیرپزشک به دنبال تولید چنین واکسنی در سطح وسیع در ایران باشد؟
۷- چرا شبکه ۳ و برنامه ماهعسل بهراحتی و بدون توجه به تجربه سیاه سو استفاده سلبریتیها از اعتماد مردم در ماجرای زلزله کرمانشاه، بهراحتی احساس مردم را تحریک و اعتماد عمومی را از نهادهای رسمی و مسوول به سمت اشخاص حقیقی منحرف میکنند؟ درباره موسسات زیر نظر خانم اشکی و فعالیتهای آن در کشور، گفتنیهای دیگری نیز وجود دارد که در فرصت مناسبی به آن خواهیم پرداخت.1
واکسن گارداسیل
گارداسیل واکسنی است که برای پیشگیری انواع مشخصی از ویروس پاپیلومای انسانی خصوصاً تیپ ۶٬۱۱٬۱۶٬۱۸ کاربرد دارد. این واکسن زگیلهای موجود را درمان نمیکند، اما برای افرادی هم که دچار زگیل شدهاند توصیه میشود زیرا از انواع دیگر ویروس پاپیلومای انسانی که فرد دچار آن نشده است جلوگیری میکند. واکسن گارداسیل معمولاً قبل از سنین نوجوانی و قبل از شروع فعالیت جنسی توصیه میشود. واکسن گارداسیل در مردان مؤثر است و میتواند زگیل تناسلی، سرطان مقعد، آلت و برخی ضایعات پیش سرطانی که توسط انواع خاصی از ویروس پاپیلومای انسانی ایجاد میشود محافظت کند. مردانی که با مردان رابطه جنسی داشته باشند بیشتر در معرض بیماریهای مرتبط با ویروس پاپیلومای انسانی تیپ ۶٬۱۱٬۱۶٬۱۸ و سرطان معقد و آلت تناسلی هستند .
عوارض خطرناک واکسن گارداسیل
سردرد، تب، تهوع، سرگیجه، درد در ناحیه تزریق، تورم، خارش، و غش در پانزده دقیقه اولیه پس از تزریق میتواند وجود داشته باشد. معمولاً ۱۵ دقیقه پس از انجام واکسن فرد را نگه میدارند. تزریق برای افراد با آلرژی به مخمر، خانمهای باردار، کودکان زیر ۹ سال و کسانی که ضعف سیستم ایمنی دارند ممنوع است.۲
داستان یاسمین اشکی دروغ بود!!
تسنیم نوشت: در پی حضور خانمی بهنام"یاسمن اشکی" در برنامه ماه عسل و طرح ادعاهایی بیپایه درباره شیوع سرطان در ایران و درخواست کمک از مردم برای تولید واکسن HPV، پروفسور کرمی بنیانگذار و مؤسس انجمن “بیوتکنولوژی” ایمنی زیستی و انجمن پدافند غیرعامل توضیحاتی را در این باره ارائه کرده که در ادامه آمده است: “واقعاً تأسفبرانگیز است که کنار مجری یک کارشناس قرار نمیگیرد، این طور میشود که مهمان برنامه هر چیزی را که میخواهد میگوید و مجری جز تأیید کردن کاری نمیتواند انجام دهد چون اطلاعاتی در مورد این موضوع ندارد.
ایشان در مورد یک بیماری ژنتیکی نادر صحبت کرد که سیستم ایمنی بدن را دچار اختلال کرده، باعث تبهای طولانیمدت و عجیب شده و ویژگیهایی شبیه به ایدز داشته است اما هرگز اسم بیماری را نگفت!
چطور ممکن است شما از بیماری ژنتیکی مادرزادی صحبت کنید که اسمش را نبرید؟! اگرچه در بررسیهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم ایشان قبلاً در مصاحبهای خودش را بنیانگذار «کمپین 4 دقیقه برای صلح» معرفی کرده و گفته که در زمان جنگ تحمیلی در تهران، قربانی بمباران شیمیایی هوایی عراق بوده است (البته تهران هرگز بمباران شیمیایی نشد!) طبق تحقیقات ما، اساساً داستان ایشان دروغ بود و ایشان اصلاً بیماری ژنتیکی ندارد.
تمام طرحهای علمی دنیا قطعاً باید در یک سایت معتبر بینالمللی ثبت شود، ما هرچه گشتیم چنین طرحی (طرح مورد ادعای خانم اشکی) پیدا نکردیم.
امکان ندارد طرحی برای چندین بیمار در حال مرگ انجام شده باشد اما نام و نشانی از آن نباشد، حتی نام پزشک هم مشخص نباشد؛ طبق تحقیقات ما اساساً داستان ایشان (یاسمن اشکی) دروغ بود و ایشان اصلاً بیماری ژنتیکی ندارد. ارتباط خانم اشکی با آمریکاییها چیست؟
ایشان حرفهای قشنگی زدند و هدفهای زیبایی را بیان کرد اما بنده که 40 سال کار تحقیقاتی در نقاط مختلف دنیا کردهام، کاملاً از حرفهایشان نگران میشوم.
طرح این خانم بهشدت مورد حمایت نشریههای آمریکایی است؛ مسئولان ما، اساتید برجسته داخلی را بهحساب نمیآورند اما اینها بهراحتی با معاون وزیر و شخص وزیر بهداشت جلسه خصوصی برگزار میکنند و از طرف آنها حمایت میشوند.
ما مستنداتی از فعالیتهای این تیم در آمریکا داریم که متأسفانه اصلاً با فرهنگ دینی و ملی ما همخوانی ندارد؛ هیچ جای دنیا چنین کاری صورت نمیگیرد که یک شخصیت (آن هم) حقیقی در تلویزیون از مردم کمک مالی برای تهیه واکسن بخواهد!
بهعنوان کسی که در حوزه پدافند زیستی و تهدیدات بیوتکنولوژی در کشور کار میکنم، معتقدم نقشهای پشت این ماجرا است.۳
تصاویری از فعالیت های یاسمن اشکی
«طرح هنسون» برای تغییر نظام ایران روی میز مشاوران ترامپ
رایٔفی پور
جان بولتون در ژوئیه سال پیش در اجتماع سازمان منافقین حضور یافت و در سخنرانی خود گفت «قبل از ۲۰۱۹ ما همین جشن را در تهران میگیریم». او در یکی-دو سال اخیر تلاش زیادی کرد تا ترامپ را به خروج از برجام راضی کند و حتی طرح کاملی برای این اقدام غیرقانونی ارائه کرد. حالا که گام اول نقشه او عملی شده، در حال بررسی طرحهای پیشنهادی برای تغییر نظام در ایران است.
چرا تغییر نظام؟
بولتون در همان سخنرانی در اجتماع منافقین دلیل خود را این گونه بیان کرد: «من پیش از این اتفاقات و بیش از ۱۰ سال است که میگویم که سیاست رسمی ایالات متحده باید سرنگونی رژیم ملاها در تهران باشد.رفتار و اهداف این رژیم تغییر نخواهد کرد و بنابر این تنها راه این است که خود رژیم را تغییر دهیم.»
او در رفتار و اهداف ایران بیش از هر چیز بر مسائل منطقهای و حضور ایران در سوریه و لبنان تأکید کرد.
برای بولتون تنها یک سؤال وجود دارد: چگونه این تغییر نظام رقم بخورد؟
از زمان افتضاح جنگ عراق در افکار عمومی آمریکا (که البته خود بولتون هنوز باور دارد اقدام درستی بوده) دولت این کشور از مداخله مستقیم در کشورهای جهان به ویژه خاورمیانه بخاطر مسائل داخلیِ خود بیم دارد.
از این رو روش دوقلوی دیگری را در سوریه و اوکراین پیش گرفت و احتمالاً در ایران نیز پیش خواهد گرفت: تضعیف حکومت و تقویت مردم. زمانی که همه مردم با آمریکا همراهی نکنند، آمریکا دست روی دست نگذاشته و گروههای مختلف را به شکل هستههای معارض و البته به نام جامعه مدنی و مخالفان قانونی تقویت میکند.
پس از آنکه حکومت مجبور به برخورد با این هستهها شد، این گروههای ظاهراً مردمی مسلح شده و کشور را با سناریوی کشتهسازی و مظلومنمایی رسانهای به آشوب میکشند.
در نهایت اگر نیاز شد، تسلیحات قاچاق و پهپادهای آمریکایی به کمک میآیند. روز هفتم مه جاری، یادداشت جدیدی از جیم هنسون در پایگاه این اندیشکده با عنوان «پایان بازی برای توافق ایران و ملاها» منتشر شد که طبیعتاً محورهای اصلی طرحی که اندیشکده به بولتون داده است را شامل میشود. در این یادداشت پس از استقبال از سیاست ترامپ برای خروج از برجام در صورت عدم تعهد ایران به محدودیتهای جدی در حوزههای دیگر، نوشته است:
«آنچه اکنون باید به عنوان مشکل اصلی بشناسیم، حکومت اسلامیِ خطرنک ملاها است که بیش از ۴۰ سال است بر مردم ایران تحمیل شده است. برای مردم ایران بس است و آنها اکنون در میانه یک اعتراض چندماهه دیگر قرار دارند. رئیسجمهور اوباما در انقلاب سبز سال ۲۰۰۹ میلادی ملاها را به مردم ایران ترجیح داد. ما اکنون باید به عکس عمل کنیم و ایرانیانی که با افتخار، ندای آزادی سر دادهاند را پشتیبانی کنیم. این به معنای مداخله ایالات متحده یا حتی شاید هیچ اقدام نظامی نباشد. ما فقط باید این واقعیت را به رسمیت بشناسیم که ایران و جهان وضع بهتری خواهند داشت اگر خودشان سرنوشتشان را تعیین کنند. هیچ کس نباید برای پایان یک رژیم فاسد و شیطانی ناراحت شود زیرا این رژیم، اصلیترین حامی تروریسم در جهان، بزرگترین مشکل در انعقاد صلح در خاورمیانه و مانع اصلی در مسیر شکوفایی ثروتها و پتانسیلهای ایران است. توافق هستهای تنها یک عارضه و نشانه است. اصل بیماری، ملاها هستند.» جسم هنسون ۱۱ مه در یادداشت دیگری با عنوان «آمریکا باید از نیروهایی که خواهان تشکیل حکومت جدید در ایران هستند پشتیبانی کند» که فاکسنیوز منتشر کرد، در واکنش به حمله موشکی سوریه به اسرائیل نوشت: «توافق هستهای مرده است. حالا چه میشود؟»
او که تا به حال بر این باور بود توافق هستهای بسیار ناقص است برای تحریک دولت ترامپ نوشت:
«حالا که ترامپ از توافقی که برای متوقفکردن ایران در مسیر تبدیل به یک قدرت هستهای خارج شده است، ایران اکنون میتواند به مسابقهاش برای رسیدن به بمب اتمی ادامه دهد».
برای غلبه بر وسوسه شيطان هنگام ديدن نامحرم
در این روزگار متاسفانه چه عادی شده است نگاه به نامحرم حال آنکه طبق روایات تیری زهر آلود از ناحیه شیطان است. و در این ماه که شیطان در غل و زنجیر است فرصت را باید غنیمت شمرد برای رخت بربستن این صفات رذیله.
دكتر فرزام نقل میكند كه جناب شيخ رجبعلی خیاط بعد از ديدن نامحرم، ذکر «يا خَيْرَ حَبِيبٍ و مَحْبُوبٍ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آله» را بسيار مؤثر و كارساز میدانستند و بارها اين ذكر را به بنده سفارش و توصيه فرمودند، تا از وسوسه شيطان در امان باشيم.
كيمياي محبت، محمدی ری شهری ، نشر دارالحدیث . ص193
“من در بند”
_یکی بیاید… آهای! یکی بیاید.
اینجا دیگر کجاست مرا آورده اید؟
کجا بودید که یکهو سر و کله اتان وسط سی سال دلخوشی من پیدا شد؟
چرا نمی خواهید درکم کنید؟ دل تنگش شده ام.در دلم غبار وجود او جاری است که سر پا مانده ام وگرنه تا الان خرد شده بودم.متلاشی متلاشی . دل تنگش شده ام.
چطور دلتنگ نباشم در حالی که لحظه به لحظه و نفس به نفس آب شدنش را دیده ام. دیده ام از گوشت و پوست به استخوان رسیدنش را.
تنگ تنگ در آغوشش داشتم و هر لحظه که او آب و آب تر می شد من در خود فشرده تر می شدم. ……… آب و آب .
بچه ی های شط در ساحل چشم باز می کنند و تا مرد شوند، بازی های بچگی اشان در فیروزه آب قد خواهد کشید .
قصه های کودکی اشان هم پر است از قصه ی آب .
قصه ی نوح و یونس و فرات.
_چه کسی فکرش را می کرد میان این همه آب، خاک سهم (( جاسم )) باشد.
سی سال کنار هم روزگار گذراندیم. دور دستان هر دوی ما ریسمان بسته بودند و تا آمدیم به خودمان بیاییم بلدوزر ها خاک ها را روی سرمان آوار کردند. حتی اجازه ندادند آیه ای نازل شود .((بای ذنب قتلت)).
اول آرام بودم .خوب فکر می کردم تنها نیستم و او هم مانند من و بقیه در بند این ریسمان لعنتی گرفتار آمده.اما نه…جاسم آدمی نبود که بخواهد در بند باشد. بلاخره هر طور بود .خودش را نجات داد.ذوب شد تا رهانید خود را.تحرکی نداشت.او ذوب می شد و من لختی خالی تر.
اما من! بعد سی سال، هنوز ریسمان از دست باز نکرده در این قفس شیشه ای گرفتار آمده ام. دلم برای عطر تنش که سالها زیر خروار ها خاک ابوالخصیب در جانم می پیچید تنگ شده است.
لااقل پیامم را به او برسانید و بگویید: به زندانش سری بزند. بگویید :حال لباس های غواصی بدون بچه های شط اصلا خوب نیست.
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه
دستم را نگیری باخته ام
چند ماه پیش مطالبی می خواندم در باب علائم ظهور و دوران حکومت حضرت حجت(عج)،وقتی به این فراز رسیدم که حضرتش سر از بدن شیطان جدا می سازد، این سوال به ذهنم خطور کرد که: تکلیف بلا و امتحان مردمان بعد از ظهور چه می شود ؟
برای ایشان پیکار با وسوسه های شیطان مفهومی نخواهد داشت؟!
این با عدالت خداوند منافات ندارد؟
این که انسان تا پیش از قیام حجت (عج) با دشمنی قسم خورده روبرو باشد و مردمان بعد از قیام هیچ؟!
دنبال جواب بودم و…. خواندم که: نفس درون کم از شیطان ندارد.
خواندم که : اگر روزی شیطان هم نباشد حزب الشیطان هستند.
خواندم که : شاید منظور از شیطان ،شیطان انس است و در راس آنها رئیس حکومت شیطانی .
و در عصر حاضر حکومت شیطانی همان رژیم غاصب صهیونیسم است و رئیسش امثال نتانیاهوی کودک کش. قانع شدنم سخت بود ولی خود را قانع کردم. تا رسیدم به این روزها رسیدم به ماه رمضان…
?رمضان و غل و زنجیر شیاطین . این روزها وقتی سرکشی های نفس اماره را می بینم ، آن هم در جایی که شیطان و جنودش جملگی در بند غل و زنجیر گرفتار آمده اند و توان مخاصمه ندارند ، با خود می گویم یک عمر از شیطان درون غافل بوده ای! به راستی گاه جراحت های عمیق و جانکاه این شیطان در مقابل زخمه های ناچیز شیطان برون هیچ است.
?رمضان و مبارزه با شیاطین انسانی. سفارش پیر طریقت به جمعه ی((قدس))، به روز طلب نابودی شیاطین انسانی. و این هر دو یعنی اگر رمضانی آمد و شیطان در بند بود و حکومت شیطان نابود و تو هنوز پای دلت به سمت گناه می لغزید ،یقه ی نفس اماره ات را بگیر و بر سر خودت فریاد بکش.
خداوندا! شیطان از پس و پیش،از دورن و برون ،با لشکری از جن و انس ، مرا احاطه کرده است.
خداوندا!مرا دریاب.خداوندا!دستم را بگیر که اگر نگیری در میان این همه دشمن نابودیم حتمی است .
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه
گفتگو با آیت الله محمودی گلپایگانی امام جمعه و موسس مدرسه علمیه کوثرورامین
با سلام خدمت شما و متشکر از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار ما گذاشتید .
لطفا به عنوان موسس کمی در مورد مدرسه علمیه کوثر ورامین برایمان بگویید و اگر صحبتی یا نصیحتی برای خواهران طلبه دارید بفرماید :
حوزه علمیه کوثر ورامین با سابقه 22 سال با سابقه ترین حوزه در استان است .
نصیحت من به شما همان نصیحتی است که خدا و رسول فرموده اند و آن تقوای الهی است و انجام وظایف دینی و بعد هم خدمت به جامعه است . اعم از خدمات دینی و مذهبی و اخلاقی و تعلیم و تربیت دیگران
در رواتی امام می فرماید : معلم الخیر یستغفر له ما فی السما و الارض انسانی که معلم خیر هستند و خوبی ها را تعلیم می کنند و جامعه را هدایت می کند برای اینها اجر و پاداش فراوانی است فوق آنچه را که برای او قابل تصور است خدا به او می دهد و آنچه در آسمان و زمین است برای او استغفار می کند . حتی ماهی در دریا هم برای او استغفار می کند .
انتظار شما از خواهران طلبه بعد از اتمام تحصیل چیست ؟
خواهران طلبه بدانند و می دانند که در چه مرحله ای از زندگی هستند و این که این مقطع زندگی را در چه کاری دارنند صرف می کنند که بهترین مقطع ؛ جوانی و بهترین کار هم کسب علم و فضیلت است که این خود سعادت را برای انسان می آورد و آشنایی با دین خدا و تخلق با اخلاق فاضله انسانی به طور قطع انسان را سعادتمند خواهد کرد و حتما توجه داشته باشند که دست دیگران را هم بگیرند و آنها را هم نجات دهند و دیگران را هم از جهل نجات دهند و خواهرانی که از حوزه خارج می شوندسعی کنند نتیجه تحصیلات خودشان را فراموش نکنند حداقل در خانواده و اقوام خود امربه معروف کنند چون امروزه در جامعه بداخلاقی ها بسیار زیاد شده است ، فسادهای اجتماعی زیاد شده است ، انسان متحیر می شود که چرا باید کشور شیعه اینگونه باشد .
برای طلابی که مورد تمسخر قرار می گیرند چه صحبتی دارید ؟
باید بداینم که پیغمبر اسلام را نیز مورد تمسخر قرار می دادند . آیا با این آزار و اذیت ها پیامبر دست ازهدایت مردم برداشت ؟ خیر بلکه تلاش کرد تا همه را هدایت کند .
طلاب هم باید با مردم درست برخورد کنند و خشن و تند صحبت نکنند و همیشه سعی کنند در راه ثابت قدم باشند و به خاطر خدا صبر کنند .
آیا تذکر لسانی در جامعه امروز واجب است ؟
امر به معروف هم عملی است و هم گفتاری است اما باید بدانیم که عمل تنها کافی نیست بلکه گفتار هم ضروری است و حتی اگر جواب ما « به شما مربوط نیست» باشد .
رهبر معظم انقلاب نام سال 97 را حمایت از کالای ایرانی گذاشته اند به نظر شما خانم ها می توانند نقش عمده تری از آقایان داشته باشند.
از نظر مسئله اقتصادی بهتر است که مردم از کالاهایی که در داخل کشور تهییه می شود مصرف کنند . پولشان را به خارجی ها ندهند چرا که این ضرر اقتصادی دارد و در این شرایطی که ما مورد تحریم هستیم یک وظیفه اخلاقی است برای ما که پولمان را به خارجی ها ندهیم .
نوسروده «برقعی» به مناسبت وفات حضرت خدیجه (س)
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمی شود، همنفس شما شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
<< 1 ... 63 64 65 ...66 ...67 68 69 ...70 ...71 72 73 ... 254 >>